هوهوخان با مطالب متنوع برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان

محل لوگو

همراه بیمار


پوست هندوانه

قسمت چهارم : همراه بیمار

نویسنده : محمد جواد

پدرم امروز عمل جراحی انجام داده و من به عنوان همراه بیمار در کنار تخت

پدرم ایستاده ام .

سرم پدرم تمام شده ، به ایستگاه پرستاری داخل سالن می روم واز پرستاری

که آنجا نشسته ، می خواهم که زحمت کشیده و سرم پدرم را بکشد .

پرستار لبخند می زند و وقتی سماجت مرا می بیند می گوید : برو چند دقیقه

دیگر می آیم . اما من هرچه صبر می کنم از پرستار خبری نمی شود .

به ناچاربه سراغ پرستار دیگری می روم ، اما از او هم خبری نمی شود .

متوجه می شوم که اصلا بین پرستارها رسم نیست که سرم را بکشند .

وهمینکه پرستار طبق دستور پزشک سر وقت سرم و آمپول بیمار را تزریق

می کند لطف و بزرگواری کرده و دارای وجدان کاری بالا ست ، بهشت و دوزخ

بیماران چه ربطی به پرستار بنده ء خدا دارد .

کشیدن سرم جزء وظایف کاری پرستار نمی باشد .

همراه یکی از بیماران سرم پدرم را می کشد .

اصولا قبل از بستری شدن بیمار ، باید کمکهای اولیه و تزریق و پانسمان به

همراه بیمار آموزش داده شود تا همراه گردن خورد بیمار، کارکشیدن سرم

وتعویض پانسمان بیمار را انجام دهد.

آخرهای شب هنگامی که خاموشی زدند ، رنگ ازرخ هر چی چراغ بود پرید ،

خروپف همه بلند شد مریض های محترم روی تخت هاشون به خواب ناز رفتند

در حالیکه خواب سلامتی رو می دیدند .

پرستار ها هم به اتاق مخصوص استراحتشون رفتند شاید خواب  بیمارستان

بدون مریض رو ببیند .

من هر چی سعی کردم روی صندلی بخوابم نتونستم به ناچار رفتم روی تخت

و کنار پدرم خوابیدم ، این جوری به پدرم کاملا نزدیک بودم و می تونستم بیشتر

مواظبش باشم .

نیمه ها ی شب ناگهان ازسوزش پشتم بیدارشدم احتمالا مار نیشم زده بود .

فریاد زدم :مار پرستار گفت : آروم باش منم آمپولت رو زدم .

نفس راحتی کشیدم و از اینکه از مار خبری نبود خدا رو صد هزار بار شکر کردم .

گفتم : من همراه بیمارم ، مریض این بغل دستیه .

پرستار با دلخوری گفت: همراه و مریض نداره من می بایست امپول رو سرساعت

می زدم که زدم ، تو وبابات ندارد هرچی بابات داره مال توه ، هزار بار بابای بیچاره ات

جور توی گردن شکستهء دراز بی قواره رو کشیده ، یه بار هم تو جورش رو کشیدی

نمی میری که ! عجب دور و زمونهای شده

دیدم بنده خدا راست می گه من و بابام نداریم.

کلی ازش تشکر کردم.

در پایان این قسمت دلم نیامد که آفرین نگویم به وجدان کاری پرستاران ،

همانها که در دل شب از خواب واستراحت خودشان می زنند و به فکر سلامتی

بیماران هستند . اکثریت این قشر دارای وجدان کاری بالا هستند و شاید

تعداد معدودی .....

  انتشار : ۸ مرداد ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 82

دیدگاه های کاربران (0)

هوهو خان در خدمت کودکان ایران

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما