هوهوخان با مطالب متنوع برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان

محل لوگو

یک اشتباه سهوی


پوست هندوانه

قسمت پنجم : یک اشتباه سهوی

نویسنده : محمد جواد

من نظافتچی بیمارستان هستم الان کنار تخت بیمار ایستاده ام و قصد دارم

بیمار را به اتاق عمل ببرم .

بیمار مردی نتراشیده نخراشیده با بینی بزرگ و سبیل بلند است که قصد

دارد بینی اش را عمل کند تا بینیش قلمی و سر بالا شود .

جراح زیبایی بالای سر بیمار مشغول نوشتن داروها و توصیه ها یش برای

اعزام بیمار به اتاق عمل می باشد ومن باید منتظر بایستم .

موبایلم زنگ می خورد ، بنگاهی مسکن است یک خانه اجاره ای ارزان قیمت

برایم پیدا کرده و من باید آدرس را بنویسم قبل از اینکه تلفن قطع شود !

چشمم به خودکار دست جراح زیبایی می افتد . رو به دکترمی کنم ومی گویم :

آقای دکترتلفن ایستگاه پرستاری ، شما رو کارداره ، !

دکتر قصد خروج از اتاق را دارد می گویم : دکتر جان کاغذ و خودکار را بدید من ،

براتون نگه دارم .

حالا می توانم آدرس را بنویسم .

اصولا ما نیروهای خدماتی مظلوم ترین و در عین حال پیچیده ترین موجودات

شاغل در بیمارستانها هستیم ، ما چشم و چراغ بیمارستانیم .

هرگروه از ما چشم های یکی ازروسای چشم درآمدهء بیمارستان هستیم .

مخصوصا آن زمانها که ازدوربین های مدار بسته و تجهیزات فعلی خبری نبود

ما نورون ها وتارهای عصبی بیمارستان بودیم .

بگذریم ، به دستور جراح برانکارد حامل بیمار را به طرف اتاق عمل می برم .

  بین راه کبری خانم نظافتچی بخش زایمان را در حال انتقال یک خانم به طرف

اتاق عمل می بینم .

شوهر بیمار قدم زنان در کنار برانکارد ، زنش را دلداری می دهد و می گوید :

عزیزم من جلو در اتاق عمل منتظر تو و کوچلومون هستم ، اصلا نترسی .

معلومه خاک بر سر، از اون مردای زن ذلیله که آبروی هر چی مرد رو برده .

حالا کبری وارد رمپ مخصوص برا نکارد که سراشیب است می شه ،

من هم پشت سرش برانکارد به دست وارد رمپ می شم ، فرصت خوبیه

برای خواستگاری از کبری و خبر پیدا شدن خانه .

اگر چه دو بیمار که سواربرانکارد هستند صحبتهای ما را می شنوند و

دهانشان نیم متر باز شده است .

من وکبری که مشغول حرف زدن هستیم یک لحظه از برانکاردها غافل

می شویم .

برانکاردها به سمت پایین به راه می افتند و پا یین، محکم به دیوار برخورد

می کنند.

به جهنم ، تا آنها باشند حرفهای خصوصی ما رو گوش نکنند . من و کبری به

سراغ برانکارد ها می رویم و برانکاردها را به سمت اتاق عمل می بریم .

اینجا یک اشتباه کوچک صورت می گیره من بیمار کبری رو می برم و کبری

بیمار من رو به سمت اتاق عمل می برد .

هردو وارد اتاق عمل می شویم .کبری بیمارمرد را تحویل اتاق عملی که برای

زایمان آماده شده می دهد و من برانکارد حامل بیمار زن را تحویل اتاق عملی

که برای جراحی بینی آماده شده می دهم .

از آنجا که پرستارهای اتاق عمل و مسئول بیهوشی بین بیمار و میز وصندلی

فرقی قائل  نیستند متوجه اشتباه ما نمی شوند .

از این به بعد اتفاقات اتاق عمل را حدس می زنم .

جراح زیبایی به بالین زن بیمار که که بیهوش می باشد می رود وبا تعجب

می بیند که بینی بیمار قبلا عمل شده و احتیاجی به جراحی ندارد و از آن

دماغ باد کرده خرطومی وسیبیلهای جارو توالتی خبری نیست .

متعجب است که چطور باد بینی بیمار ته نشین شده و به شکمش سرایت

کرده کمی به مغزش فشار می آورد اما چیزی دستگیرش نمی شود.

بعد از کمی تفکر به این نتیجه میرسد که آن مشخصاتی که در ذهنش است

مربوط به شخص دیگری است و او اشتبا ه می کند .

جراح ، بینی زن را عمل می کند .

در آن سوی میدان، خانم دکتر زنان و زایمان بر بالین بیمار نگون بخت حاضر

می شود .

ماسک اکسیژن ، هویت و جنسیت بیمار را چون خورشید پشت ابرمخفی

نگه داشته است .

پزشک که ازباد بینی بیمارش متعجب شده است بیمارراسزارین می کند.

خانم دکترهرچه با چراغ قوه نوزاد را سراغ می کند جای بچه تر و از بچه

خبری نیست .

خانم دکتر که از تعجب کم مانده شاخ درآورد در جستجوی بچه ، تمام دل

و قلوه وقلب و کلیه بیمار را بیرون می کشد اما از بچه خبری نیست .

خانم دکتر که آمپرش روی هزار رفته از اتاق عمل خارج می شود .

شوهر زن بیمار به دنبال دکتربه راه می افتد و وضعیت زنش و جنسیت

فرزندش را جویا می شود .

اما از حرفهای خانم دکتر که باخودش هم قهر است چیزی دستگیرش نمی شود .

درهمین فاصله زن ومرد بیماررا به بخش می برند وشوهر خروج زنش را نمی بیند .

لذا به بخش  زایمان  می رود .

همسرش روی تختش خوابیده و ملحفه را روی سرش کشیده است .

مرد همسرش را بغل می کند وقربان صدقه همسرش میرود اما ازدیدن مرد

کریح المنظر شوکه می شود .

پرستارهای بخش زنان با دیدن مرد بیمار با لنگ کفش به جان آن دو می افتند

و تا می خورند کتکشان می زنند .

سر انجام زن بیمار در بخش جراحی پیدا میشود .

زن ومرد بیمار مجددا راهی اتاق عمل می شوند و این بار به درستی جراحی

می شوند .  و منطقه استراتژیکی  پف هر بیمار به درستی جراحی می شود .

البته به هنگام ترخیص هر یک از این دو بیمارباید هزینه دو عمل جراحی مختلف

را بپردازند و کارمند قسمت ترخیص ،اشتباه شده و بیمارستان

سهل انگاری کرده و کلا از این جور حرفها سرش نمی شود و تاهزینه تمام

و کمال دو عمل جراحی را نستاند ول کن معامله نیست .

  انتشار : ۸ مرداد ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 104

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

هوهو خان در خدمت کودکان ایران

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما