هوهوخان با مطالب متنوع برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان

محل لوگو

این قسمت : جمشید و ضحاک


 

قصه های اقا بزرگ

این قسمت: جمشید و ضحاک (اقتباسی آزاد از شاهنامه)

نویسنده: محمد جواد

 

یاد آ ن روزها بخیر، آقا بزرگ برایمان از شاهنامه قصه ء جمشید و ضحاک را

تعریف می کرد .

داستان از این قرار بود که من الان برایتان می گویم : در روزگاران قدیم پادشاهی

خردمند و عادل به نام جمشید در ایران حکمرانی می کرد . مردم در زمان حکومت

او در آسایش و آرامش به سر می بردند . جمشید که پادشاهی دین دار و خداپرست

بود در اثر صحبتهای اطرافیان چاپلوس خود به سلطنت با عظمت خود فکرد و به مرور

دچار غرور و خود شیفتگی شد و از فرمان خدا سرپیچی کرد .

بچه ها غرور و خود شیفتگی از گناهان بزرگ است و شیطان که درابتدا یکی از

فرشتگان مقرب خدا بود به دلیل غرور و خود شیفتگی از فرمان خدای بزرگ

سرپیچی کرد و برای همیشه از درگاه الهی رانده شد .

جمشید فرماندها ن لشکر خود را فراخواند و برای آنها سخنرانی کرد و گفت : من

از همه برترم و تنها من لایق پادشاهی بر این جهان و بر ایران هستم ، اکر مردم

شاد هستند و در آسایش و آرامش زندگی می کنند به دلیل وجود من است .

فرماندهان با شنیدن سخنان جمشید سر به زیر انداختند و چیزی نگفتند .

برای خواندن ادامه داستان به کتابخانه های دیجیتال مراجعه

بفرمایید .

در گوگل " کتاب قصه های اقا بزرگ را جستجو بفرمایید .

 

  انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 36

دیدگاه های کاربران (0)

هوهو خان در خدمت کودکان ایران

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما